معنی زنگو بزوئن - جستجوی لغت در جدول جو
زنگو بزوئن
سو سوزدن چشم، نور چشم
ادامه...
سو سوزدن چشم، نور چشم
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زنگ بزوئن
زنگ زدن فلزات
ادامه...
زنگ زدن فلزات
فرهنگ گویش مازندرانی
جنگ بزوئن
زنگ زدن فلزات
ادامه...
زنگ زدن فلزات
فرهنگ گویش مازندرانی
چنگ بزوئن
چیزی را به تندی برداشتن، قاپیدن
ادامه...
چیزی را به تندی برداشتن، قاپیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دنگ بزوئن
بر رای و عقل کسی مسلط شدن، ترغیب کردن
ادامه...
بر رای و عقل کسی مسلط شدن، ترغیب کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
زنی بزوئن
زانو زدن
ادامه...
زانو زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سنگ بزوئن
سوهان زدن
ادامه...
سوهان زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
ونگ بزوئن
صدا زدن، بانگ بر آوردن
ادامه...
صدا زدن، بانگ بر آوردن
فرهنگ گویش مازندرانی